سخنرانى در جمع گروهى از خطبا و وعاظ در آستانه ماه محرم -29 آبان 1358
... تکلیف آقایان است روضه بخوانند. تکلیف مردم است دستههاى شکوهمند بیرون بیاورند. دسته هاى سینه زن شکوهمند. البته از چیزهایى که بر خلاف [است] مثلًا چه هست، از آنها پرهیز کنند. اما دستهها بیرون بیایند، سینه بزنند. هر کارى که مىکردند بکنند. اجتماعاتشان را حفظ بکنند. این اجتماعات است که ما را نگه داشته. این هماهنگیها هست که ما را نگه داشته. گولشان مىزنند این جوانهاى عزیز صافدل را.
مىآیند توى گوشش مىخوانند، خوب دیگر گریه مىخواهیم چه کنیم؟ گریه مىخواهیم چه کنیم یعنى چه؟ ما تا ابد هم اگر براى سید الشهدا گریه بکنیم، براى سید الشهدا نفعى ندارد، براى ما نفع دارد، همین نفع دنیایىاش را شما حساب بکنید، آخرتىاش جاى خودش، همین نفع دنیایىاش را حساب کنید و همین جهت روانى مطلب را که قلوب را چطور به هم متصل مىکند. ما این سنگر را نباید از دست بدهیم و کسانى که کوشش دارند که این سنگر را از ما بگیرند، آنهایى که از ما هستند و مردم صالحى هستند بازى خوردهاند، پشت اینها یک دست مرموز فاسد مفسدى هست که مىخواهد ملت ما را به تباهى بکشد و ما باید بیدار باشیم. ملت ما باید بیدار باشند.
*****
... ما جوانها دادیم. کربلا جوانها داده. ما این را باید حفظش کنیم. .... شما خیال بکنید که گریه است، خیر گریه نیست. یک مسأله سیاسى، روانى، اجتماعى است. اگر قضیه گریه است تباکیش دیگر چیست؟ تباکى مىخواهد؟ تباکى هم یک چیزى شد؟ اصلًا حضرت سید الشهدا چه احتیاج به گریه دارد؟ ائمه این قدر اصرار کردند، به اینکه مجمع داشته باشید. گریه بکنید. [ندبه] بکنید. براى اینکه این حفظ مىکند کیان مذهب ما را. این دستجاتى که در ایام عاشورا راه مىافتند خیال نکنند که ما این را تبدیل کنیم به راهپیمایى. راهپیمایى است خودش. اما راهپیمایى با یک محتواى سیاسى. همان طورى که سابق بود بلکه بالاتر. همان سینه زنى، همان نوحهخوانى، همانها رمز پیروزى ماست. در سرتاسر کشور مجلس روضه باشد. همه روضه بخوانند. و همه گریه بکنند. از این هماهنگتر چى؟ شما در کجا سراغ دارید که ملتى این طور هماهنگ بشود؟ کى اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سید الشهدا هماهنگ کرده است. در تمام کشورهاى اسلامى، ملتهاى اسلامى در روز عاشورا و تاسوعا و مثلًا بیست و هشتم و ... این دستجات با آن عظمت- البته جهات غیر شرعىاش باید حساب بشود، باید جهات شرعى محفوظ بماند- این دستجات با آن عظمت، با آن محتوا همه جا [راه مىافتند] کى مىتواند یک چنین اجتماعى درست کند؟ در کجاى عالم شما سراغ دارید که این مردم این طور هماهنگ باشند. برى هندوستان همین بساط. برى پاکستان همین بساط. برى اندونزى همین بساط. برى عراق همین بساط. برى افغانستان. هر جا برى همین بساط. کى اینها را هماهنگ کرده؟ این هماهنگى را از دست ندهید. این جوانها را اغفال مىکنند.
صحیفه امام، ج11، ص: 98
*****
سخنرانى در جمع وعاظ تهران و ... - 4 آبان 1360
... ما باید حافظ این سنتهاى اسلامى، حافظ این دستجات مبارک اسلامى که در عاشورا، در محرّم و صفر، در مواقع مقتضى به راه مىافتند، [باشیم؛] تأکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند. محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکارى سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- است که اسلام را براى ما زنده نگه داشته است؛ زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتى خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههاى مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزادارى به عنوان عزادارى راه مىافتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهاى ناروایى بوده است سابق و دست اشخاص بىاطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدرى تصفیه بشود، لکن عزادارى به همان قوّت خودش باید باقى بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را گفتند، روضه را همان طور که سابق مىخواندند و مرثیه را همان طور که سابق مىخواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند براى فداکارى.
این خون سید الشهداست که خونهاى همه ملتهاى اسلامى را به جوش مىآورد و این دستهجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان مىآورد و براى اسلام و براى حفظ مقاصد اسلامى مهیا مىکند. در این امر، سستى نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود.
صحیفه امام، ج15، ص: 331
*****
سخنرانى در جمع وعّاظ تهران - 17 تیر 1358
... روضه سید الشهدا براى حفظ مکتب سید الشهدا است. آن کسانى که مىگویند روضه سید الشهدا را نخوانید اصلًا نمىفهمند مکتب سید الشهدا چه بوده و نمىدانند یعنى چه؛ نمىدانند این گریهها و این روضهها حفظ کرده این مکتب را. الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها و با این روضهها و با این مصیبتها و با این سینهزنیها ما را حفظ کردهاند؛ تا حالا آوردهاند اسلام را. این عده از جوانهایى که این طور نیستند که سوء نیت داشته باشند خیال مىکنند حالا باید ما حرف روز بزنیم! حرف سید الشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سید الشهدا آورده است دست ماها داده و سید الشهدا را این گریهها حفظ کرده است و مکتبش را، این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده؛ این سینهزنیها و این دستجات، و عرض مىکنم اینها حفظ کرده. اگر فقط مقدّسى بود و توى اتاق و توى خانه مىنشست براى خودش و هى زیارت عاشورا مىخواند و تسبیح مىگرداند، نمانده بود چیزى، هیاهو مىخواهد.
هر مکتبى هیاهو مىخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبى تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توى سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمىشود. اینها اشتباه مىکنند، بچهاند اینها! نمىدانند که این نقش روحانیت و نقش اهل منبر چى هست در اسلام، خودتان هم شاید خیلى ندانید! این نقش یک نقشى است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گُلى است که هى آب به آن مىدهند زنده نگه داشته، این گریهها زنده نگه داشته مکتب سید الشهدا را؛ این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سید الشهدا را.
صحیفه امام، ج8، ص: 527
*****
سخنرانى در جمع ائمه جماعات و وعاظ تهران و قم - 31 خرداد 1361
... شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنى و نوحهسرایى نبود، 15 خرداد پیش مىآمد. هیچ قدرتى نمىتوانست 15 خرداد را آن طور کند، مگر قدرت خون سید الشهدا. و هیچ قدرتى نمىتواند این ملتى که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرتهاى بزرگ براى او توطئه چیدهاند، این توطئهها را خنثى کند، الّا همین مجالس عزا. در این مجالس عزا و سوگوارى و نوحهسرایى براى سید مظلومان و اظهار مظلومیت؛ یک کسى که براى خدا و براى رضاى او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، این طور ساخته جوانانى را که مىروند در جبههها و شهادت را مىخواهند و افتخار به شهادت مىکنند و اگر شهادت نصیبشان نشود متأثر مىشوند و آن طور مادران را مىسازد که جوانهاى خودشان را از دست مىدهند و باز مىگویند باز هم یکى دو تا داریم. این مجالس عزاى سید الشهداست و مجالس دعا و دعاى کمیل و سایر ادعیه است که مىسازد این جمعیت را این طور، و اساس را اسلام از اول بنا کرده است به طورى که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود. و چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزادارى براى چه هست و این گریه براى چه این قدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمىگویند، ما را «ملت حماسه» مىخوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد- سلام اللَّه علیه- که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتى بود که قدرت بر همه چیز داشت، این ادعیهاى که از او باقى مانده است، چه کرده است و چطور مىتواند تجهیز بکند، به ما نمىگفتند که ادعیه براى چیست؟ اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسى و اجتماعىاش چیست، نمىگویند که براى چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام غربزدهها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند، نمىتوانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. آنچه این قدرت را دارد آن است که در تحت لواى او همه مجتمعند.
صحیفه امام، ج16، ص: 347