امام مهدی (عج): من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
۱۳۹۴/۱۲/۱۸ تعداد بازدید: ۲۴۹۶
print

ادبیات کودکان و نوجوانان

 ادبیات کودکان و نوجوانان

 

 

 این گونه ادبی، به معنای عام، به آثاری اطلاق میشود که هم از نظر درونمایه و ساخت و پرداخت و تصویر و هم از نظر زبان و بیان و شیوه ارائه با نیازها، علاقهمندیها، تجربهها، و تواناییهای درک و خواندن کودکان و نوجوانان متناسب باشد.

 

در این اصطلاح، مراد از کودک فردی است که دست کم بتواند با دیدن تصویرها یا گوش سپردن به متن کتابها، آنها را درک کند. گستره سنی این تعریف تا چهارده یا پانزده سالگی ادامه پیدا میکند. گرچه در این عبارت اشارهای به دوران نوجوانی نیز شده است، در شرایط حاضر با توجه به دگرگونیهای اساسی اجتماعی و فرهنگی در جوامع جهانی، بهخصوص تحت تأثیر پیشرفتهای شگرف ابزارهای الکترونیکی صوتی و تصویری پیچیده، نوجوانان بالاتر از سن پانزده سالگی عملاً به طرف مطالعه آثار مخصوص بزرگسالان کشیده شدهاند. از طرف دیگر، ارتقای سطح کیفی آثار ادبی خاص این گروههای سنی تمایل بزرگسالان را نیز به مطالعه آثار آنان افزایش داده است. تا آنجا که به کودکان مربوط میشود عنصر تخیّل، اصلیترین جوهر ادبیات آنها را تشکیل میدهد (7: ج 23، ص 198). این آثار معمولاً توسط بزرگسالان تعریف و تبیین، تألیف، تصویر، ترجمه، ویراستاری، چاپ، توزیع، ارزیابی، نقد، انتخاب، و حتی گاه برای آنها خوانده میشود. بنابراین، نگاه بزرگسالان به دوران کودکی و نوجوانی و برداشتهایی که آنها از این دوران دارند بر ساختار و کیفیت این آثار تأثیر میگذارد.

با وجود تأکید بر تفاوتهای آشکار میان ادبیات کودکان و ادبیات بزرگسالان بهدشواری میتوان این تفاوتها را مشخص کرد (8:9).

گروهی بر این عقیدهاند که میان ادبیات کودکان و نوجوانان و ادبیات بزرگسالان تفاوتهای ماهوی وجود دارد. لذا حتی بهترین آثار ادبی خاص این گروههای سنی را نمیتوان با معیارهای ادبیات بزرگسالان سنجید. گروهی دیگر هر گونه مرزبندی میان ادبیات کودکان و نوجوانان و ادبیات بزرگسالان را تصنعی تلقی میکنند و ادبیات آنها را نیز بخشی از ادبیات میدانند (6: 19-20). برخی متخصصان نیز که پیترهانت، پژوهشگر سرشناس ادبیات کودکان انگلیس، نماینده آنهاست، برای سروسامان دادن به مناقشات جاری، پیشنهاد میکنند که بهتر است با توجه به دگرگونیهای مداومی که در دید بزرگسالان نسبت به دوران کودکی روی میدهد، ادبیات آنها را برحسب خوانندگانشان تعریف کنیم و ارزش کتاب را به شرایط بهرهگیری از آن وابسته سازیم (6: 22).

تا قبل از نیمه دوم قرن هجدهم میلادی، ادبیات کودکان به شکلی محدود مرحله تکوینی خود را سپری میکرد. در اواخر همین قرن، این مقوله بهعنوان پدیدهای مستقل مطرح شد، ولی رشد واقعی آن مرهون تحولات قرن بیستم میلادی خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم است. در این دهههاست که ادبیات کودکان و نوجوانان به چنان درجهای از رشد و کمال خلاقیت هنری و ادبی دست مییافت که سبب کسب اعتبار آن در جهان ادبیات شد، بهطوری که در حال حاضر اهمیت آن از سایر شاخههای ادبی کمتر نیست.

تاریخچه در جهان. مروری بر روند تاریخی این پدیده در جهان نشان میدهد که، برای قرنهای طولانی، دوران کودکی از اهمیت خاصی برخوردار نبوده است. کودک با پشت سر نهادن دوران نوباوگی، به محض آنکه میتوانست روی پای خود بایستد و خود را اداره کند، در عرصه حیات اقتصادی و اجتماعی حضور مییافت و به فراخور توان خود سهمی از اداره زندگی را برعهده میگرفت و؛ به تبع آن، از هر آنچه حاصل میشد نیز سهمی را هرچند اندک به خود اختصاص میداد. نگاه به دوران کودکی، در واقع، نگاه به دوران برزخ انتظار بود: انتظار برای ورود به بزرگسالی و کامل شدن.

در این دوران طولانی، استدلال این بود که کودکان تنها از نظر نیروی جسمانی قابل اعتنا هستند (7: ج 23، ص 199). با توجه به چنین نگرشی، انتظار وجود پدیدهای مستقل به نام ادبیات کودکان و نوجوانان نیز واقعبینانه نیست. کودکان و نوجوانان به همان ترتیبی که در همه مسائل زندگی بزرگسالان سهیم بودند از ادبیاتی که به پدران و مادرانشان تعلق داشت نیز بهره میگرفتند: با لالاییها به خواب میرفتند؛ ترانهها و اشعار کوتاه و آهنگین را زمزمه میکردند؛ در رمز و راز قصههای شگفتانگیز تخیلی سهیم میشدند؛ با مَتلها، چیستانها، معماها، و بازی ـ ترانهها سرگرم میشدند؛ با فابل‌ها[1]  و حکایتهای پندآمیز پرورش مییافتند؛ از طریق شنیدن اسطورهها و قصههای حماسی و پهلوانی، تاریخ قوم خود را مرور میکردند؛ و با وجود شکل نگرفتن جریان ادبی خاص برای آنها، با آزادی و اختیار از پهنه ادب شفاهی خاص بزرگسالان آرام آرام آنچه را که میفهمیدند و از آن لذت میبردند برای خود برمیگزیدند.

در این دوران طولانی، ادبیات کلاسیک و مکتوب نیز راه تکامل خود را طی میکرد، ولی بهسبب عدم گسترش سواد در میان بزرگسالان، آنچه نصیب کودکان و نوجوانان میشد بیشتر برگرفته از ادبیات شفاهی بود.

پس از قرن پانزدهم میلادی و تحت تأثیر دگرگونیهای عصر روشنگری، بهخصوص گسترش زبانهای ملی و گسترش سواد و ابداع صنعت چاپ، بهتدریج خواندن و نوشتن از انحصار گروههای برگزیده جامعه آن روز اروپا خارج شد و بهمیان مردم عادی راه یافت.

در نیمه دوم قرن هفدهم میلادی، جان ایموس کامینیوس(   ـ 1659) نویسنده چک تبار اهل بوهم با انتشار >جهان دیدنی در تصویرها<[2]، که کتابی درسی بود و در نوع خود در غرب بهمنزله نخستین کتاب تصویری کودکان نیز تلقی میشود، این فکر را عرضه کرد که کودکان به مواد خواندنی خاص خود نیاز دارند (7: ج 23، ص 199). او یکی از شخصیتهایی است که مصرّانه خواستار آزادی کودکان و تأمین امکانات سرگرمی برای آنها همپای آموزش بود. وی در کتاب خود حروف مختلف را با تصاویر حیوانات مشخص کرد تا کودک از طریق خواندن نام آنها به تلفظ حروف برسد، و از همان زمان پیوند میان تصویر و متن در کتابهای کودکان آغاز شد (8: 65)؛ ولی حدود یک قرن به طول انجامید تا اندیشه و استدلال او پیروانی پیدا کرد. در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی، در پرتو پیشرفتهای حاصل از عصر روشنگری و خردگرایی و اندیشههای متفکرانی چون جان لاک (1632-1704) و ژان ژاک روسو (1712-1778)، دوران کودکی بهعنوان بخش ارزشمندی از حیات انسان تلقی شد و از چنان اعتباری برخوردار گردید که در دید مردم ارزش سرمایهگذاری پیدا کرد. این تحول در نگاه به دوران کودکی، سبب پدیدآمدن ادبیات خاص کودکان و نوجوانان شد.

نخستین کتابهای کودکان که در اروپا، بهخصوص انگلیس، پدید آمد حاوی همان افسانهها و اشعار و مثلها و حکایتهایی بود که قرنها به کودکان لذت بخشیده و آنها را پرورش داده بود، و اینبار با همت گردآورندگان بزرگی چون شارل پرو، ویلهلم، یاکوب گریم، پیتر آسبیورِنâس، و دیگران با وسواس و دقتِ وصف ناپذیر گردآوری شد و دستمایهای برای پدیدآورندگان نخستین کتابهای کودکان و نوجوانان گردید که >تاریخهای یک پنی< از آن جمله است (1: ج 2، ص 170). پس از آن، هنرمندان بزرگ و صاحبنامی در اروپای آن روزگار با برداشت از این ادبیات، آثاری خاص کودکان و نوجوانان بهوجود آوردند؛ لافونتن فابلهای کهن منسوب به ازوپ را به شعر درآورد و پوشکین قصههای قدیمی روس را در قالب شعر برای کودکان بازنویسی کرد.

بهتدریج نویسندگانی پا به عرصه وجود گذاشتند که به کودکان و نیازها و تمایلات آنها میاندیشیدند. رشد و شکوفایی ادبیات مستقل کودکان و نوجوانان را باید حاصل تلاشها و علاقهمندیهای این بزرگان دانست که هانس کریستیان اندرسن (دانمارکی)، کارلو کلودی (ایتالیایی)، لوئر کارون (انگلیسی)، مارک تواین و لوئیز امی آلکوت (امریکایی)، و رابرت لوئی استیونس (اسکاتلندی) از این شمارند (1: ج 2، ص 171).

ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار دیرتر از ادبیات بزرگسالان پدید آمد و آهنگ رشد آن تا حدودی کندتر از روند رشد ادبیات بزرگسالان بود، اما پس از جنگ جهانی دوم با توجه ویژهای که به زندگی کودکان مبذول گردید و نشأت گرفته از اعلامیه جهانی حقوق بشر بود، تحولات چشمگیری در ساختار و محتوای متن و تصویر کتابهای کودکان بهوجود آمد.

تا قبل از جنگ جهانی دوم، ادبیات کودکان را عمدتاً داستانهای تخیلی و شعر تشکیل میداد، گرچه تجربههایی نیز در واقعیتگرایی وجود داشت. امّا پس از جنگ، مفاهیم جدی واقعگرایانه نظیر نژاد، طبقه اجتماعی، جنسیت، تبعیض، و جز آن، که مدتها بخشی از درونمایه ادبیات بزرگسالان را تشکیل میداد، حصار طبیعت محافظهکار ادبیات کودکان و نوجوانان را درهم شکست و به این مقوله راه یافت. کتابهای غیرداستانی نیز بهتدریج جای خود را باز کرد، و در عین حال، توجه پدید آورندگان به کیفیت ادبی و هنری این آثار فزونی گرفت. در این راه، تشکیل سازمانهای بینالمللی از قبیل دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان*، بازار مکاره کتاب بلونیا، کتابخانه بینالمللی جوانان مونیخ*، و نمایشگاه دو سالانه تصویرگران کتاب کودک در براتیسلاو در دهههای 1950 و 1960 میلادی بحث کیفی کردن ادبیات کودکان و نوجوانان را به نهضتی جهانی مبدل ساخت.

هم اکنون مباحث نظری این حوزه هر دو سال یکبار در کنگره بزرگی که از طرف دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان در یکی از کشورهای عضو برگزار میشود مطرح میگردد و پژوهشگران، دانشگاهیان، کتابداران، و سایر دستاندرکاران خلق، تولید، و توزیع کتاب کودک به بحث درباره مسائل و مشکلات و نوآوریهای این حوزه میپردازند (1: ج 2، ص 173-175).

بهمنظور ارتقای سطح کیفی ادبی و هنری این آثار جایزهای ادبی و هنری نیز به نام هانس کریستیان اندرسن یا نوبل کوچک که توسط دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان بنیاد نهاده شده است هر دو سال یکبار به یک نویسنده و یک تصویرگر برگزیده اعطا میگردد.

مقوله ادبیات کودکان و نوجوانان در برنامههای درسی دانشگاهی و در رشتههای گوناگونی چون کتابداری، تعلیم و تربیت و روانشناسی، ادبیات، و پارهای رشتههای هنری جای خود را باز کرده و بخشی از پژوهشهای علمی را به خود اختصاص داده است؛ نقد ادبیات کودکان و نوجوانان وارد مرحله جدیتری شده است و مجلات مخصوص نقد و بررسی این آثار همپای سایر مجلات نقد ادبی به فعالیت چشمگیری دست زدهاند؛ و انتشار کتابهای زیادی درباره ادبیات کودکان و نوجوانان نشانه ارزش و اعتباری است که این حوزه توانسته است در پهنه ادبیات برای خود کسب کند.

گرچه روند رشد ادبیات کودکان و نوجوانان در جهان از الگوی یکسانی پیروی میکند، در حال حاضر، کشورهای مختلف نسبت به درجه توسعهیافتگی خود، در مراحل گوناگونی از این رشد قرار دارند. در حالی که بسیاری از کودکان کشورهای افریقایی هنوز در مرحله استفاده از ادبیات شفاهی هستند، در بخش دیگری از کشورهای جهان سوم نظیر کشورهای در حال رشد آسیا و امریکای لاتین، ادبیات بومی کودکان و نوجوانان مراحل تکوینی خود را سپری میکند. در همین حال، کودکان اروپایی و امریکایی از میراث ادبی غنییی بهرهمند هستند و آنچه در قالب کتاب به آنها عرضه میشود از نظر کمیت و کیفیت از سطح بالایی برخوردار است. در کنار این شرایط، در کشورهایی که قرنها تحت سلطه استعمار بودهاند کودکان و نوجوانان دارای نوعی ادبیات هستند که از دوران استعمار و ادبیات کشورهای استعمارگر برجای مانده است و هیچگونه تناسبی با نیازها و علاقهمندیها و شرایط کودکان و نوجوانان این سرزمینها ندارد؛ مانند ادبیاتی که ماجراجویان اسپانیایی و پرتغالی با خود به سرزمینهای امریکای لاتین بردند و آثار ادبی فرانسوی و انگلیسی که در میان کودکان کشورهای استعمارزده افریقایی و آسیایی رواج دارد (22:2).

در حال حاضر، کتابهای کودکان و نوجوانان در جهان پیشرفته در رویارویی با رشد فزاینده فنآوریهای نوین با بحران روبهرو است و در آستانه قرن بیستویکم میلادی، آینده آن مورد پرسش اکثر صاحبان نظر و اندیشه این حوزه است.

تاریخچه در ایران. تا قرن سیزدهم قمری فرزندان اکثر ایران مردم از ادب عامیانه و ادبیات دینی بهرهمند میشدند. گرچه در سابقه دو هزار و اندی ساله ادب فارسی ممکن است به آثاری بر بخوریم که در آن از کودکی ذکری به میان آمده است، جوّ غالب در این آثار بهگونهای است که کودک وقتی ظاهر شده است که باید مخاطب پند و اندرز باشد. شاید فقط بخشی از این ادبیات را که تحت تأثیر خاطرههای کودکی نوشته و سروده شده است بتوان مستثنی دانست؛ مانند بعضی از حکایتهای سعدی و داستانهای تمثیلی عطار و نظامی (3: 4). با این همه، بر اساس شواهد تاریخی، در این دوران طولانی کودکان و نوجوانان بهطور غیرمستقیم و گاه مستقیم با هدف آموزش و سرگرمی از آثاری چون درخت آسوریک، اندرز خسرو گواتان، یادگار زریران، شاهنامه، کلیله و دمنه، قابوسنامه، بوستان و گلستان، منطق الطیر، قصههای قرآن، موش و گربه، مثنویهای شیروشکر و نانوحلوا، و کتابهایی چون حسین کرد شبستری و امیر ارسلان بهره میگرفتهاند.

در آستانه انقلاب مشروطیت، بیداری جامعه ایرانی و جنبوجوش جهت ایجاد دگرگونی، باب اندیشههای نوین تعلیم و تربیت را به ایران گشود. پیشگام این حرکت کتاب احمد یا سفینه طالبی تألیف عبدالرحیم تبریزی ملقب به طالبوف (1250-1328) بود، که به گفته خود او آن را با الهام از کتاب امیل اثر ژانژاک روسو به رشته تحریر در آورده بود.

رشد طبقه متوسط در ایران و همگانی شدن آموزش و پرورش نیاز به کتابهای درسی را گسترش داد. کتابهایی چون مثنویالاطفال (گزیده مثنوی)، تأدیبالاطفال (ترجمه داستانهای عربی)، و تعلیمالاطفال (الفبای مصوّر) توسط فردی به نام مفتاحالملک تدوین شد. صنیعالسلطنه کتاب اخلاقمصوّر را که ترجمه فابلهای لافونتن بود ارائه کرد و شیخ محمدعلی تهرانی (کاتوزیان)، که از سران مشروطیت بود، کتاب اخلاق اساسی برای کودکان را که گزیدهای از کلیله و دمنه و مرزبان نامه و انوار سهیلی بود تدوین کرد. آنچه از ظاهر کتابها برمیآید، بیشتر ساختار کتاب درسی دارند تا کتابهایی برای خواندن، لذتبردن، و سرگرمشدن. پیامد این حرکت، حضور نویسندگان صاحبنام، شاعران بزرگ، و مترجمان با تجربهای بود که تهیه کتاب برای گروههای سنی را وجهه همت خویش قرار دادند. یحیی دولتآبادی، ملکالشعرای بهار، مهدیقلی خان هدایت، ایرج میرزا، و علی اسفندیاری (نیما یوشیج) از آن جملهاند.

گردآوری ادب عامیانه ایرانی که قبلاً توسط شرقشناسان غربی آغاز شده بود توسط صادق هدایت، فضلالله مهتدی (صبحی)، و کوهی کرمانی پیگرفته شد. بعدها دامنه این گردآوری با تلاشهای انجوی شیرازی، احمد شاملو، امین فقیری، صمد بهرنگی، علیاشرف درویشیان، و سیدحسین میرکاظمی ادامه یافت. حاصل این گردآوریها کتابهایی شد که مجموعه ادبیات عامیانه اقوام گوناگون ایرانی را برای بازنویسی در قالب کتاب و با معیارهای امروزی در اختیار پدیدآورندگان ادبیات کودکان قرار داد. اما نخستین تلاش برای تولید کتاب خاص کودکان، مرهون توجه و روشنبینی معلمی آگاه به نام جبار عسکرزاده (باغچهبان) است که در حدود سال 1300 ش. با توجه به شناختی که از طریق کار مستمر با کودکان برای وی حاصل شده بود صورت گرفت (5: 24). در کتابهای بهجا مانده از او همان نکتههایی جاری است که روزگاری کامینوس در غرب منادی آن بود، و آن اصل لذتبخشی ادبیات کودکان در کنار امر آموزش است. دو نمایشنامه معروف او به نامهای پیر و تُرب و خانم خزوک که نوعی برداشت از قصههای عامیانه است بارها و بارها به وسیله خود او با کمک کودکان در "باغچه کودکان"، که نام کودکستان او بود، به اجرا در آمد. کتاب افسانه بابابرفی او که در دهه 1350 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نقاشیهای آلن بیاش[3]  بهصورت کتابی تصویری عرضه شد یکی از آثار کلاسیک ادبیات کودکان ایران بهشمار میآید و شعر "جوجه، جوجه، طلایی" او نسل به نسل بر زبان کودکان جاری است بیآنکه حتی نام سراینده آن را بدانند.

تردیدی نیست که رشد کمی و کیفی ادبیات کودکان در ایران مدیون دست کم هفت دهه تلاش نویسندگان، شاعران، مترجمان، بازنویسان، تصویرگران، و متخصصانی است که آگاهانه و با علاقهمندی به رشد و تعالی کودکان و نوجوانان این مرز و بوم پای در راه گذاشتهاند که از این میان میتوان از عباس یمینی شریف، مهدی آذر یزدی، توران میرهادی، مهری آهی، زهرا خانلری، احسان یارشاطر، علینقی وزیری، مهرداد بهار، محمود کیانوش، پروین دولتآبادی، مهیندخت صنعتی، اردشیر نیکپور، محمد قاضی، صمد بهرنگی، فرشید مثقالی، نورالدین زرینکلک، و علیاکبر صادقی نام برد.

دهه 1340، دهه دگرگونیهای بنیادی در نظام آموزش و پرورش ایران و به تبع آن، دهه بهوجود آمدن تشکیلات ملی برای شکل بخشیدن به جریان ادبیات کودکان و نوجوانان است. مفهوم ادبیات و کودکان و نوجوانان نخست توسط مرحوم دکتر محمدباقر هوشیار، استاد دانشسرای عالی تربیت معلم در دهه 1330، طی مقالههای گوناگونی در مجله سپیده فردا ظاهر شد و نخستین تلاشها برای برگزاری سمینار و نمایشگاه کتاب کودک و انتشار نخستین فهرست کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان به این دهه باز میگردد، ولی کار جدی نقد و بررسی و تحقیق در این حوزه با تأسیس شورای کتاب کودک* در 1341 وارد مرحله جدیدی شد.

با تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان* در سال 1345، برای نخستین بار کتابخانههایی در ایران برای کودکان و نوجوانان پاگرفت و کانون مسئول تألیف، ترجمه، بازنویسی، و تدوین خواندنیهای خاص کودکان و نوجوانان شد. انتشار مجلات پیک توسط وزارت آموزش و پرورش (1343)، مواد خواندنی ساده را بهصورت پدیدهای فراگیر وارد زندگی اکثر دانشآموزان مقاطع ابتدایی کرد. این سه تحول اساسی در شکلبخشیدن به جریان ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران اثر عمدهای برجای گذاشت (5: 25،27). کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار نظامیافته علمیِ تألیف، ترجمه، ویراستاری، تصویرگری، و انتشار کتاب کودک در ایران را قوام بخشید و سبب رشد کمی و کیفی کتاب کودک در ایران شد. شورای کتاب کودک کار نقد و بررسی آثار منتشر شده و تحقیق در زمینههای خالی را پی گرفت و جریان ادبیات کودکان را به سمت بهتر شدن هدایت کرد، و پیکها بهعنوان خواندنیهای ساده با قیمتی مناسب به میان کودکان جامعه شهری و روستایی راه یافت.

در این دوره نام افرادی را میتوان یافت که تنها شهرت خود را مدیون نوشتن برای کودکان و نوجوانان نیستند و در دیگر عرصههای ادب و هنر ایران نیز فعالیت داشتهاند. در آثار منتشر شده در نیمه دوم دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه بهتدریج شاهد ظهور تحولات کیفی در ارائه اندیشهها هستیم و چهره کودک و نوجوان ایرانی را بیشتر میتوان در این آثار مشاهده کرد. این تحول مرهون آموزگارانی است که قلم بهدست گرفتند و با الهام از زندگی شاگردان خود آثاری خلق کردند که گرچه از اندیشههای آموزشمدارانه مبرا نیست، بازتابی از رنجها، شادیها، دلنگرانیها، و آرزوهای اکثر کودکان این سرزمین است.

در نیمه دوم دهه پنجاه بهتدریج آثار تخیلی اعجابانگیز، شعر، زندگینامه، و تاریخ جای خود را در میان آثار مخصوص کودکان و نوجوانان باز کرد؛ کتابهای غیرداستان در حوزه علوم، فنآوری، هنر، و بازی و سرگرمی عمدتاً از طریق ترجمه آثار خارجی به حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان راه یافت؛ ادبیات کودکان و نوجوانان بهعنوان موضوعی تحقیقی و آموزشی مورد توجه نهادهای پژوهشی و آموزشی قرار گرفت؛ حضور ایران در صحنههای بینالمللی نمود چشمگیری یافت؛ ایران به عضویت دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (1962) در آمد؛ و آثار ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی ظاهر شد و جوایزی را نیز به خود اختصاص داد که بیشتر مربوط به تصویرهای کتاب کودک است.

مهمترین دستاورد بینالمللی ایران در دهه پنجاه مربوط به فرشید مثقالی تصویرگر کتاب کودکان است که در 1353/1974 جایزه جهانی هانس کریستیان اندرسن را بهخاطر مجموعه آثار تصویریاش دریافت داشت. او نخستین هنرمند غیراروپایی و امریکایی بود که به دریافت این جایزه نایل گردید.

دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی اواخر دهه 1350 و اوایل دهه 1360 ناپایداریهایی را در وضع ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران بهوجود آورد. پدیدآورندگان صاحبنام دو دهه قبل اکثراً جای خود را به جوانان انقلابی دادند که گرچه تجربه اندک داشتند، از آرمانهای نو و انگیزههایی قوی نیز برخوردار بودند.

در دو دهه اخیر، ما شاهد رشد کمّی چشمگیری در همه عرصههای ادبیات کودکان و نوجوانان ایران هستیم: تعداد عناوین منتشر شده در سال فزونی گرفته و آثار منتشرشده از تنوع موضوعی قابل اعتنایی برخوردار شدهاند؛ طیف گستردهای از نویسندگان، شاعران، مترجمان، تصویرگران، روزنامهنگاران، و ناشران به این عرصه گام نهادهاند؛ مجلات خاص گروههای سنی متنوعتر شده و از شمارگان بالاتری برخوردار گردیده است؛ انتشار مقالات تخصصی که قبل از انقلاب بسیار محدود بود گسترش یافته است؛ مجلات تخصصی ادبیات کودکان کار خود را وسعت داده و به گونهای جدی درگیر بحثهای نظری این حوزه شدهاند؛ آموزش مباحث نظری در دانشگاهها از رونق برخوردار گردیده است؛ و سهم قابل اعتنابی از پایاننامه‌های تحصیلی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتههای کتابداری و اطلاعرسانی، تعلیم و تربیت، و هنر به این زمینه اختصاص یافته است.

حضور کارشناسان و متخصصان ادبیات کودکان در مهمترین عرصههای بینالمللی مثل کنگره ادبیات کودکان، هیأت مدیره دفتر بینالمللی، هیأت داوران جایزه اندرسن، و کارگاهها و فعالیتهای مختلف بینالمللی به ادبیات کودکان ایران چهرهای جهانی بخشیده است. نام نویسندگان، تصویرگران، مترجمان، و پدیدآورندگان ایرانی کتاب مرتباً در فهرستهای افتخار جایزه اندرسن و همچنین در فهرستهای برندگان جوایز بزرگ بینالمللی مثل بولونیا، براتیسلاوا، نوما، و جز آن ظاهر میشود. نقد علمی ادبیات کودکان بهتدریج جای خود را باز کرده است و ارزیابی کتابهای کودکان و نوجوانان، که زمانی تنها شورای کتاب کودک بهطور مستمر به آن میپرداخت، وسعت یافته و در دستور کار نهادهای مختلف آموزش و پرورش یا مجلات خاص کودکان قرار گرفته است. روز به روز به تعداد جوایز ملی در این حوزه افزوده میشود و در حال حاضر توجه به آثار برتر و تقدیر از پدیدآورندگان این آثار نمود چشمگیری یافته است. بیشتر دستاوردهای بینالمللی ایران در زمینه تصویرگری کتاب کودک بوده است ولی در سالهای 1990-1992 با معرفی هوشنگ مرادی کرمانی به عنوان نامزد دریافت جایزه اندرسن و تحسین آثار این نویسنده توسط هیأت داوران که پیامد آن ترجمه داستان آن خمره به آلمانی و اسپانیایی بود و جوایزی را نیز در صحنه بینالمللی به خود اختصاص داد، فصل تازهای از خودباوری را برای حضور فعال در صحنههای جهانی در میان نویسندگان و پدیدآورندگان ایرانی آغاز کرد. این همه نتیجه دو دهه تلاش و ممارست و پای فشردن بر حقانیتی بود که توسط همه دستاندرکاران این حوزه صورت گرفته بود.

بهطور کلی اگر ارزیابی منصفانهای از روند رشد این ادبیات در ایران صورت گیرد مشخص میشود که ادبیات کودکان ایران مرحله رشد کمّی را پشت سرگذاشته و به سمت کیفی شدن پیش میرود.

آینده ادبیات کودکان و نوجوانان. در اواخر دهه 1980 بهتدریج متخصصان و دستاندرکاران ادبیات کودکان احساس کردند که یکبار دیگر باید به دوران کودکی و تحولاتی که سبب ایجاد دگرگونی در این دوران شده است نگاهی دقیق بیفکنند تا بتوانند ادبیات کودکان را با این تحولات همگام سازند. در بیستمین کنگره ادبیات کودکان و نوجوانان (1986) که با شرکت 829 نماینده از 50 کشور جهان در ژاپن برگزار شد این سؤال مطرح گردید که: به راستی کودک مخاطب کیست و آینده ادبیات کودکان به کجا میرود؟ (4: 6).

آنچه از برآیند رویکردهای متخصصان شرکتکننده بهدست میآید نشان از نوعی نگرانی توأم با خوشبینی دارد. نگرانی عمدتاً متوجه تأثیر شگرف رسانههای صوتی و تصویری بر زندگی کودکان و نوجوانان است که آنها را به حوزههایی کشانده که سبب کوتاه شدن دوران کودکی آنها شده است؛ چنانکه گروهی از متخصصان از "کودکیِ از دست رفته" سخن میگویند و بر این باورند که این تحولات سبب شده است که حیات انسان به دوران نوباوگی و کهنسالی تقسیم شود که میان ایندو را دوران "کودک ـ بزرگسال" پر میکند (25:4). بر اساس این نگرش، مرزهای مشخصی که عوالم شناخته شده جدا از هم تحت نام کودکی، نوجوانی، و بزرگسالی را بهوجود میآورد، درهم ریخته است، و همین امر سبب میشود که بهتدریج مرز میان ادبیات خاص این گروهها نیز کمرنگتر شود. اما این خوشبینی نیز وجود دارد که پس از فرونشستن تب تند رسانههای صوتی و تصویری، آثار ادبی و هنری ارزشمند، همچنان با این "کودک ـ بزرگسال" باقی خواهند ماند.

 

 

 

  • - گردآوری: تبیان لرستان
نظرات

 نام:
 *نظر:

مطالب مشابه

© کلیه حقوق معنوی و محتوای این سایت متعلق به اداره کل تبلیغات اسلامی استان لرستان می باشد .استفاده از مطالب با ذکر منبع و لینک به سایت بلامانع است.