خصوصیت بارز پیامبر, رحمت با خَلق است خداوند در وصف ایشان فرموده که پیامبر, رحمت برای همه خلایق است این مسئله فقط منحصر به مسلمانان نیست بلکه برای همه عوالم وجود است
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) به رسالت الهی خود مبعوث شدند تا فطرت انسانها را بیدار کرده و باور و اعتقاد را بر اساس دیدگاه توحیدی بنا کنند. پیامبر آمدند تا کرامت نفس و اخلاق در جامعه احیاء شود و رفتار انسان ها، مبنا و ملاک پیدا کند.
۲۳ سال رنج و زحمت را به جان خریدند تا جاهلیت ریشه کن شود، دین مبنای سعادت بشریت گردد و نظام فکری و رفتاری زندگی ما، روح و شکل و رنگ و بوی خدایی بگیرد.
اما اگر پیامبر اکنون در میان ما بودند، آیا باور و رفتار ما را تأیید می کردند؟ مبادا در جاهلیت نوین زندگی کنیم و تصور کنیم مسلمان هستیم؟
یکی از ملاک های شناخت این مسئله که آیا پیامبر باور و رفتار ما را تایید می کردند یا نه؟ شناخت و معرفت نسبت به ایشان است. در این مجال و به مناسبت ۲۸ صفر سالروز رحلت جانگداز ایشان، مروری بر این موضوع خواهیم داشت.
باید گفت پیامبران چون الگو و راهنمای بشریت هستند، باید برتر از همه باشند. حتی نمی توانند مساوی دیگران باشند چون قاعده الگو چنین است و در غیر اینصورت خلاف حکم عقل است. اما در بین تمامی انبیاء، پیامبر اسلام از همه برتر هستند. ولی نشانه های برتری پیامبر اسلام چیست؟
اولین نشانه برتری پیامبر اسلام نسبت به تمامی انبیاء، شرح صدر است. در سوره طه آیه ۲۵ آمده است که موسی به خداوند گفت «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی» یعنی خدایا! به من شرح صدر عنایت کن. اما مسئله این است که آنچه را موسی از خدا می خواست، پیشاپیش به پیامبر اسلام اعطاء شده بود. چراکه در آیه یکم سوره انشراح می خوانیم «الم نشرح لک صدرک» یعنی آیا ما شرح صدر به تو ندادیم؟
دومین نشانه ای که می توان به عنوان برتری پیامبر اسلام نسبت به تمام انبیاء ذکر کرد دفاع خداوند از پیامبر اکرم است.
همه انبیاء در مقابل تکذیب امت های خویش، خودشان از جایگاه رسالت دفاع می کردند، اما در مقابل ناملایمت های امت با پیامبر اکرم، خداوند از ایشان دفاع می کند.
در آیات ۶۶ و ۶۷ سوره هود آمده است که «قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَهٍٔ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ، قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَهٌٔ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ.»
یعنی «مهتران قوم او که کافر شده بودند، گفتند: می بینیم که به بیخردی گرفتار شده ای و پنداریم که از دروغگویان باشی.»
خداوند به جناب هود فرمود: «به آنها بگو: ای قوم! من نادان نیستم، من فرستاده ای از جانب پروردگار جهانیان هستم.»
اما وقتی پیامبر اسلام توسط امتش تکذیب شد و به ایشان، شاعر و مجنون گفتند، خداوند در آیه ۶۹ سوره یس خودش از پیامبر دفاع کرد و فرمود «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ» یعنی ما آنچه را به او یاد داده ایم شعر نیست، بلکه قرآن است.
نکته دیگر این است که خداوند در هیچ برهه ای به امت ها نمی گوید که با پیامبر خود چگونه رفتار کنند، اما برای امت اسلامی دستورالعمل فرستاده است. خداوند در آیه ۵۹ سوره نساء می فرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا»
یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید. و چون در امری اختلاف کردید اگر -به خدا و روز قیامت ایمان دارید- به خدا و پیامبر رجوع کنید. در این خیر شماست و سرانجامی بهتر دارد.
همچنین در آیه ۳۶ سوره احزاب آمده است «وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَهٍٔ إِذَا قَضَی اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُٔ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا»
یعنی هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا و رسول) داشته باشد، و هر کسی نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.
آیه دیگر در این زمینه آیه دوم سوره حجرات است که می فرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ»
یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن نگویید (و داد و فریاد نزنید) آنگونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا می کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی دانید.
آیه ۵۷ سوره احزاب هم خطاب عتاب آلودی نسبت به کسانی که پیامبر اکرم را اذیت می کنند دارد و می فرماید «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِٔ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا»
یعنی آنها که خدا و پیامبرش را آزار می دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته (لعنت کرده است)، و برای آنها عذاب خوارکننده ای آماده کرده است.
لذا اینها نمونه آیاتی است که حکایت از محبت بسیار خداوند به پیامبرش است و دستورالعملی را به مردم نشان می دهد که چگونه با پیامبر خود رفتار کنند. آیات متعدد دیگری مانند آیه یکم سوره حجرات، آیه هفتم سوره حشر، آیه ۱۳ و ۲۷ انفال، آیه ۵۳ احزاب و ... در این مورد وجود دارد.
همچنین ابن مسعود در مقام ولایت پیامبر بر انبیاء می گوید: پیامبر فرمودند در معراج جبرئیل گفت: از ارواح انبیاء سؤال کنم برای چه به رسالت مبعوث شدید؟ آنها گفتند: بواسطه پذیرش ولایت تو مبعوث شدیم.
حجت الاسلام علوی تهرانی در مورد دلایل برتری پیامبر اسلام نسبت به تمام انبیاء می گوید: «در حدیث معراج، خداوند به پیامبر خطاب می کند: ای احمد! می دانی چرا تو را از همه انبیاء برتر قرار دادیم؟ به خاطر چهار خصوصیت که در تو وجود دارد: یقین، حسن خلق، سخاوت نفس، رحمت با خلق.»
یقین پیامبر اکرم
وی ادامه می دهد یقین سه مرتبه دارد: «علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین. درباره یقین رسول اکرم در قرآن آیه ۷ تا ۹ سوره نجم آمده است «وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَی، ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی، فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی»، در حالی که در اُفق اعلی قرار داشت! سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد ... تا آنکه فاصله او (با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود.»
وی معتقد است: «یقین پیامبر، ایشان را به مرتبه سدرهٔ المنتهی رسانده بود. معراج پیامبر، بر مبنای یقین ایشان بوده و بالاتر از آن برای کسی نقل نشده است.»
حسن خلق پیامبر اکرم
وی اظهار می دارد: «یکی از فضائل پیامبر اکرم حسن خلق است. حسن خلق، روش تبلیغی پیامبر است. هدف پیامبر آشنایی مردم با مکتب اسلام است و ابزار ایشان، حسن خلق است. کمتر شنیده شده که پیامبر با فردی مواجه شوند و بخواهند او را با برهان و استدلال مسلمان کنند. مکتب اخلاقی ایشان، راه رسیدن مردم به خداست. این اخلاق، اعطایی خداوند نیست. این حُسن خلق از صفات پیامبر است که خدا آن را ستایش کرده است.»
سخاوت نفس پیامبر اکرم
این کارشناس دینی معتقد است: «سخاوت نفس نیز، ویژگی خاص پیامبر است. ما دو نوع سخاوت داریم. یکی سخاوت بذل است و دیگری سخاوت نفس. سخاوت بذل، داشتن مال است به حدی که آدمی بتواند آن را به دیگران ببخشد. اما سخاوت نفس، طلب نکردن چیزی است که در دست مردم است در حالی که نهایت احتیاج به آن وجود دارد. تعبیر عموم مردم از این صفت، بلندنظری است.»
وی ادامه می دهد: «در قرآن آمده است وقتی پیروان پنج پیامبر الهی؛ هود، صالح، لوط، نوح و شعیب، به آنان گفتند ما می خواهیم برای تو مزد قرار بدهیم، در پاسخ شنیدند ما از شما مزد نمی خواهیم، مزد ما بر عهده خداست. این مسئله در سوره شعراء آیات ۱۰۹، ۱۲۴، ۱۴۵، ۱۶۴ و۱۸۰ آمده است. اما پیامبر اکرم در برابر همین گفته امت خود فرمودند: «من از شما اجری نمی خواهم، مگر مودت ذوی القربی.»
اما سوال این است که تفاوت پاسخ پیامبر با انبیاء در چیست؟
حجت الاسلام علوی تهرانی در پاسخ به این سوال می گوید: «تفاوت در این است که اجر و مزد پیامبر، تنها به سود امت است. خدا به پیامبرش فرمود: قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ یعنی بگو هر اجری از شما خواسته ام برای خود شماست، اجر من تنها بر خداست، و او بر همه چیز گواه است. لذا محبت اهل بیت به سود امت پیامبر است.»
پیامبر در حدیثی فرمودند: «محبت من و خاندانم در صد جا به کارتان می آید که حالات آن عظیم است.»
رحمت با خَلق توسط پیامبر اکرم
خصوصیت بارز پیامبر، رحمت با خَلق است. خداوند در وصف ایشان فرموده که پیامبر، رحمت برای همه خلایق است. فقط منحصر به مسلمانان نیست بلکه برای همه عوالم وجود است. خدا به پیامبر می فرمایدتا زمانی که تو در میان مردم هستی، من مردم را عذاب نمی کنم.
حجت الاسلام علوی تهرانی در مورد این خصوصیت پیامبر می گوید: «امت های گذشته، دیانت و معنویت را به تمسخر می گرفتند و در مقابل، عذاب نازل می شد. امروزه چقدر مواجه با تمسخر دین و دینداری هستیم، اما خداوند عذابی مانند عذاب امت نوح نازل نمی کند. چون همه دنیا، سر سفره رحمت پیامبر هستند.»
وی ادامه می دهد: پیامبر، سرآمد رحمت با خلق است. در امت های دیگر عذاب های گوناگون بوده است ولی خداوند در قرآن آیه ۳۳ انفال می فرماید «وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» یعنی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد. همچنین آیه ۱۰۷ سوره انبیا می فرماید «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهًٔ لِلْعَالَمِینَ» یعنی ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.
لذا به واسطه این چهار خصوصیت یقین، حسن خلق، سخاوت نفس، رحمت با خلق است که خداوند پیامبر را بر سایر انبیاء برتری داده است. این صفات به ذات پاک پیامبر بازمی گردد و به همین خاطر، مبعوث به رسالت شده است.
صلوات بر پیامبر، رفتار مشترک خدا و خلق است
حجت الاسلام علوی تهرانی در بیان دیگر فضائل پیامبر اکرم صلوات بر پیامبر را رفتار مشترک خداو خلق می خواند و می گوید: «خداوند به ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند ولی خودش چنین کاری نکرد. اما در قرآن سوره ۵۶ احزاب فرمود: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، ای کسانیکه ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم (امر او) باشید. در اینجا، خدا هم بر پیامبرش درود می فرستد.
وی ادامه می دهد: «درود خدا، به معنای رحمت است. یعنی رحمتش را بیش از پیش شامل حال پیامبر می کند. درود ملائکه بر پیامبر نشانه ی تأیید و تصدیق مراتب عالی رسالت پیامبر است. درود و سلام مؤمنین، دعا و طلب رحمت از ناحیه خدا برای پیامبر است.»
لذا رسول اکرم فرمودند: اگر کسی می خواهد خدا را خشنود و راضی کند، بر من زیاد صلوات بفرستد.
و در جای دیگر فرمودند: هیچ دعایی از ناحیه بندگان نیست مگر اینکه بین بنده و درگاه الهی منتظر بماند تا اینکه او بر پیامبر و ائمه معصومین صلوات بفرستد. وقتی بنده این کار را انجام داد، دعا به مرحله اجابت و استجابت می رسد و اگر صلوات بر پیامبر قرین و همراه با آن حاجت نباشد دعا بازمی گردد.
ترک صلوات، موجب مذمت و نکوهش است
علوی تهرانی با بیان حدیثی از پیامبر و با تاکید بر اینکه ترک صلوات، موجب مذمت و نکوهش است می گوید: «پیامبر فرمودند بخیل به تمام معنا، کسی است که زمانی که اسم من نزد او برده شد، صلوات نفرستد. لذا ذکر صلوات، یک نسخه اخلاقی است. یک عمل برای مقابله با بخل صلوات است. رسول اکرم فرمودند: خوار باد کسیکه نام من نزد او برده شود و او بر من صلوات نفرستد.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که حبیب خدا بودن، عالی ترین مرتبه ارتباط با خداست که اختصاص به پیامبر اکرم دارد. مرتبه قبل از آن، خلیل خدا بودن است. ابراهیم، خلیل خدا بود یعنی رفیقی که صاحب اسرار بود. امام هادی فرمودند: خداوند ابراهیم را خلیل خود قرار داد به این دلیل که بر حضرت محمد (ص) و اهل بیت او بسیار درود می فرستاد.
لذا از راه های جلب غفران الهی، صلوات است. از روایات، ۴۸ طریق برای کسب غفران الهی بیان شده که یکی از برترین آنها، صلوات بر پیامبر و آل اوست.
برکات و منافع صلوات بر پیامبر
یکی دیگر از منافع صلوات، آسایش و نجات است. رسول اکرم فرمودند هر کسی یکبار بر من صلوات بفرستد، خداوند یک راه نجات برایش باز می کند. همچنین یکی دیگر از برکات صلوات، اجابت دعا است. رسول اکرم فرمودند درود و صلوات شما بر من، عامل اجابت دعای شماست.
امیرالمؤمنین نیز در حدیث دیگری فرمودند کسی که سه بار صلوات بفرستد، خداوند حاجت او را برآورده می کند.
امام صادق نیز در روایتی فرمودند هنگامیک ه یکی از شما خواسته ای داشت، اول صلوات بفرستد و بعد حاجتش را بخواهد. وقتی بنده بر محمد و آل محمد صلوات می فرستد، این درود حتما اجابت می شود. پس وقتی که حاجتش را می خواهد، خداوند باسخاوت تر از آن است که بخشی از دعا را اجابت کند و بخشی را اجابت نکند. در حدیث است که انتهای دعا هم صلوات بفرستد.
شخصی خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد من همه صلوات روزانه خود را برای شما هدیه می کنم. حضرت فرمودند خداوند تو را از امور مهم دنیا و آخرت خود کفایت می کند.
همچنین پیامبر اکرم فرمودند هر کسی در روز سه بار و در شب هم سه بار از روی شوق و محبت من، صلوات بفرستد، بر گردن خدا حقی پیدا می کند که خداوند گناهان آن روز و شب او را می بخشد. یعنی اثر گناه او را از بین می برد.
صفت منذر برای پیامبر اکرم(ع)
یک بُعد مهم شخصیت پیامبر اکرم در قرآن به عنوان مُنذر به معنای انذار دهنده بیان شده که دارای دو معنا است: ترساننده یا هشدار دهنده. اگرچه حسن خلق از صفات پیامبر است اما آیه ۲۹ سوره فتح می فرماید «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» یعنی محمّد فرستاده خداست، و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.
پیامبر نسبت به مؤمنین رئوف و خوشرو بودند و با دشمنان شدید و سرسخت. اما در این شدّت علیه کفار، هرگز از مسیر حق و عدالت خارج نشدند.
حجت الاسلام علوی تهرانی در این باره می گوید: «حسن خلق در مقابله با کفار، لبخند زدن نیست. بلکه خارج نشدن از مسیر حقیقت و عدالت است. پیامبر بعد از پیروزی در جنگ، اجازه نمی دادند که مسلمین به دلیل کفر طرف مقابل، دست به هر کاری بزنند. حسن خلق پیامبر به این معنا نیست که پیامبر کسی را نفرین نکردند. اَشِدّاء عَلَی الکُفّار صراحت قرآن در مقابله با کفر است.»
وی ادامه می دهد: «یکی از مستشرقین انگلیسی می گوید اگر سیاستمداران دنیا گمان کنند توطئه ای علیه آنها وجود دارد آن را در نطفه خفه می کنند، حتی اگر بروز پیدا نکرده باشد. اما علی بن ابیطالب قاتل خود را شناخت و معرفی کرد ولی او را قبل از جنایت، مجازات نکرد، چون می فرمود او هنوز جرمی مرتکب نشده بود. این مکتب پیامبر اسلام است.»