در آیات 1تا11 سوره مومنون چند مورد از اعمال صالح مطرح شده است در ادامه به تفسیر آیه به آیه سوره مومنون در آیات یک تا یازده آن, به تفصیل اشاره شده است که آنها را با هم می خوانیم
ایمان و خشوع
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ «1» الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ «2»
قطعاً مؤمنان رستگار شدند. آنان که در نماز خشوع دارند.
نکات
در قرآن، مشابه آیه ی «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» ، دو آیه دیگر نیز آمده است: یکی در سوره ی شمس: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا» و دیگری در سوره ی اعلی: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی» که هردو در باره ی رستگاری پاکان است. آری، جوهر ایمان، تزکیه ی نفس و پاک کردن روح و روان از زشتی ها و پلیدی هاست تا زمینه برای تابش نور الهی در جان آدمی فراهم گردد.
هدف تمام برنامه های اسلام، فلاح و رستگاری است. احکام دین برای رسیدن به تقواست: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» [1]و تقوا راه وصول به فلاح است: «وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» . [2] جالب آنکه آخرین هدف اسلام، در نخستین شعار آن آمده است: «قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا؛ به یگانگی خداوند اقرار کنید تا رستگار شوید. »
هر شبانه روز، در اذان و اقامه ی نمازهای یومیّه، جمله ی «حَیّ علی الفَلاح» را بیست بار بر زبان می آوریم و هدف نهایی را که فلاح و رستگاری است، با فریاد رسا اعلام می کنیم، تا راه را گم نکنیم.
اسلام می گوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» ؛ کسانی رستگارند که ایمان داشته باشند. ولی کفر می گوید: «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی » ؛ [3] هر کس زور و برتری دارد رستگار است.
«فَلاح» به معنای رستن است. شاید دلیل اینکه به کشاورز، «فَلّاح» می گویند آن باشد که زمینه ی رستن دانه را فراهم می کند. دانه که در خاک قرار می گیرد، با سه عمل خود را نجات می دهد و به فضای باز می رسد: نخست آنکه ریشه ی خود را به عمق زمین بند می کند؛ دوّم آنکه مواد غذایی زمین را جذب می کند؛ سوّم آنکه خاک های مزاحم را دفع می کند.
انسان هم برای رهایی خود و رسیدن به فضای باز توحیدی و نجات از تاریکی های مادّیات و هوسها و طاغوت ها باید همان سه عمل را انجام دهد: ریشه ی عقاید خود را از طریق استدلال محکم کند؛ از امکانات خدادادی آنچه را برای تکامل و رشد معنوی اوست جذب کند؛ دشمنان و مزاحمان را کنار زند و هر معبودی جز خدا را دفع کند تا به فضای باز توحیدی برسد.
شخصی در حال نماز با ریش خود بازی می کرد، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اگر او در دل خشوع داشت، در عمل این گونه نماز نمی خواند. [4]
امام صادق علیه السلام فرمود: از نشانه های خشوع در نماز، فرونهادن و پایین انداختن چشم است. [5]
پیام ها
1. رستگاری مؤمنان حتمی است: «قد أفلح المؤمنون» ؛
2. ایمان، شرایط و نشانه هایی دارد: «المؤمنون الّذین. . . » ؛
3. نماز، در رأس برنامه های اسلامی است: «فی صلاتهم» ؛
4. در نماز، حالت و کیفیّت مهم است: «خاشعون» .
پی نوشت:
[1] . بقره (2) : 183.
[2] . آل عمران (3) : 130
[3] . طه (20) : 64.
[4] . محمدبن محمدرضا قمی، تفسیر کنزالدقائق، ج 9، ص 159.
[5] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 81، ص 264
گریز از بیهودگی
وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ «3» وآنان که از (سخنان وکارهای) بیهوده روی گردان اند.
نکات
«لغو» ، به هرکار و سخن بیهوده گویند و پرهیز از لغو، ارزش و کمالی است که قرآن در باره ی خوبان اهل کتاب می فرماید: «إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ. . . » ؛ [1] هرگاه سخن بیهوده ای بشنوند، از آن اعراض کنند.
اعراض از اهل لغو، نباید با بدگویی و تندخویی همراه باشد؛ چنان که در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» ؛ [2] مؤمنان در برخورد با لغو، با کرامت و بزرگواری از آن می گذرند.
در روایات، آنچه موجب غفلت انسان از یاد خدا و توجّه به امور پست مادی و لهو و لعب گردد، از مصادیق لغو شمرده شده است. [3]
پیام ها
1. نشانه ی مؤمن، دوری از لغو است. مؤمن باید در تمام کارها و سخنان خود، هدف صحیح داشته باشد: «وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» ؛
2. دوری از لغو، به اندازه ای مهم است که بین نماز و زکات ذکر شده است: «فی صلاتهم خاشعون- عن اللغو معرضون- للزّکاهٔ فاعلون» .
پی نوشت :
[1] . قصص (28) : 52- 55.
[2] . فرقان (25) : 72.
[3] . عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 529.
پاکیزگی اموال
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِٔ فَاعِلُونَ «4» وآنان اند که زکات می پردازند.
نکات
«زکات» در لغت، به معنای رشد و نموّ و پاکیزگی است و در اصطلاح، نوعی مالیات شرعی و از ارکان و واجبات دین است.
پیام ها
1. اهمیت زکات در اسلام مانند اهمیت نماز است. در 28 آیه ی قرآن، نماز و زکات در کنار هم آمده است: «فی صلوتهم خاشعون، للزکاهٔ فاعلون» .
2. ایمان به تنهایی کافی نیست، عمل هم لازم است: «المؤمنون. . . فاعلون»
3. زکات، یکی از پنج ستونی است که بنای اسلام بر آن استوار گردیده است؛
4. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله افرادی را که زکات نمی دادند، از مسجد بیرون کرد؛ زیرا نماز و زکات با هم است، نه جدا از هم؛
5. حضرت مهدی علیه السلام در انقلاب بزرگ خود، با تارکان زکات برخورد می کند؛
6. کسی که زکات ندهد، هنگام مرگ به دین اسلام از دنیا نمی رود؛ از این روی از خداوند می خواهد که او را به دنیا باز گرداند تا جبران کند، امّا مهلت او پایان یافته است؛
7. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردم زکاتِ واجب خود را بدهند، هیچ فقیری در زمین باقی نمی ماند.
پاکدامنی و همسر گزینی
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ «5» إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ «6»
آنان که دامان خود را حفظ می کنند. مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده اند، که (در این موارد) ملامتی بر آنان نیست.
فَمَنِ ابْتَغَی وَرَآءَ ذلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ «7» پس هر که فراتر از این را طلب کند، متجاوز است.
نکات
نیاز جنسی، همچون دیگر نیازهای غریزی انسان، امری است که خداوند در نهاد بشر قرار داده و راه درست ارضای آن را باید خداوند تعیین کند. بر خلاف راهبان که این غریزه را امری پلید و شیطانی دانسته و لازمه ی تقرّب به خداوند را ترک آن می دانند و یا در مقابل، شهوت پرستانی که هیچ حدّ و مرزی را در ارضای این غریزه نمی شناسند، خداوند راه میانه را در برابر انسان قرار داده و او را به ازدواج دعوت کرده است؛ ازدواجی که هم نیاز جنسی همسران را برآورده می سازد و هم بقای نسل بشر را تضمین می کند.
نظام برده داری که به دنبال بروز جنگ ها میان اقوام و قبایل مختلف پدید آمده، قرن ها پیش از اسلام و پس از اسلام در میان همه ی ملل دنیا وجود داشته است و اسلام نمی توانست به یکباره آن را نفی کند و یا در جنگ با کافران، به صورت یک جانبه آن را ملغی سازد. بنابراین اسلام با وضع قوانینی، راه را برای آزادی بردگان فراهم ساخت؛ چنان که اگر کسی در ماه رمضان، روزه ی خود را به عمد می خورد، باید شصت برده آزاد می کرد.
نیاز جنسی بردگان و کنیزان نیز بر اساس ضوابط و قوانین مشخّصی برآورده می گشت تا جامعه دچار آلودگی نگردد. کنیزان پاکدامن چنان جایگاهی در اسلام دارند که قرآن ازدواج با آنان را بهتر از ازدواج با دخترانِ آزاد غیرمؤمن دانسته [1] و مادر برخی امامان معصوم همچون حضرت مهدی علیه السلام کنیز بوده اند.
پیام ها
1. پاکدامنی، شرط ایمان و آلودگی نشانه ی ضعف ایمان است: «لفروجهم حافظون» ؛
2. غریزه ی جنسی، طغیانگر است و به کنترل و حفاظت نیاز دارد: «حافظون» ؛
3. در ارضای غریزه ی جنسی، محدودیّت لازم است، ولی ممنوعیّت خلاف فطرت است: «حافظون الّا علی ازواجهم» ؛
4. ازدواج، راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است: «الّا علی ازواجهم» ؛
5. جوانی که با عنوان آزادی جنسی و از روی راحت طلبی ازدواج را ترک می کند و یا به تأخیر می اندازد، قابل ملامت است؛ نه آنکه به جای گناه و روابط نامشروع، تن به ازدواج می دهد: «فانّهم غیر ملومین» ؛
6. هرگونه راهی غیر از ازدواج، برای ارضای نیاز جنسی، تجاوز به حدود الهی است: «فاولئک هم العادون» .
پی نوشت:
[1] . بقره (2) : 221.
پایداری بر پیمان ها
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ «8» وَالَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ «9»
آنان که امانت ها و پیمان های خود را رعایت می کنند. و بر نمازهای خود مواظبت دارند.
أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ «10» أَلَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ «11»
آنان وارثان اند. کسانی که بهشت برین را ارث می برند و در آن جاودانه خواهند ماند.
نکات
«فردوس» به معنای بوستان، برترین جای بهشت است [1] که خداوند آن را به مؤمنان واقعی عطا می کند.
در قرآن و روایات بر امانت داری تأکید بسیار شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
* قرآن کریم برخی از اهل کتاب را که امانتدار هستند، می ستاید: «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ» ؛ [2] اگر به برخی از اهل کتاب، مال فراوانی به امانت بسپاری، آن را به تو برمی گرداند.
* در روایات می خوانیم: به نماز و روزه و حجّ مردم ننگرید، به صداقت و امانتداری آنان نظر کنید؛ [3]
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آخرین لحظه های عمر خود به علی علیه السلام فرمود: «أدِّ الاءَمانهَٔ إلَی البرِّ و الفاجرِ فیماَ قلَّ و جَلَّ؛ [4] امانت را به صاحبش برگردان، نیکوکار باشد یا گناهکار، آن چیز، با ارزش باشد یا کم ارزش. »
پیام ها
1. مؤمن، متعهّد است. خلف وعده و خیانت در امانت، نشانه ی ضعف ایمان است: «لاماناتهم و عهدهم راعون» ؛
2. اسلام، تنها نماز و روزه نیست، رعایت قوانین اخلاقی و اجتماعی نیز جزئی از اسلام است: «لاماناتهم و عهدهم راعون» ؛
3. در معرّفی سیمای مؤمنان، نماز هم در ابتدا مطرح شد: «فی صلوتهم خاشعون» و هم در پایان: «علی صلواتهم یحافظون» . این تکرار و تأکید، نشان اهمیّت نماز است؛
4. بهشت را به بها دهند، نه بهانه. تنها، کسی که اوامر الهی را انجام داد، به بهشت وارد می شود؛ امید و آرزو، انسان را بهشتی نمی کند: «اولئک هم الوارثون» .
منبع : ziafatkhoda.blogfa.com