بهار ، فرصتى است ، براى تأمّل در راز آفرینش و اندیشیدن در شأن و جایگاه بهار از دیدگاه دین . در کشور ما نوروز را جشن مى گیرند و حضور سبز بهار را به همدیگر تبریک مى گویند ، آیا چنین روزى از نظر اسلام عید است؟ و رفتار مسلمانان در این روز چگونه باید باشد؟
در این فرصت برآنیم ، تا به بازبینى این موضوع بپردازیم و زوایاى آن را از نگاه تاریخ ، اسلام و امامان معصوم(ع) مورد بحث قرار دهیم ، البته بدون هیچ گونه افراط و تفریط ، و تنها از روی تعقّل و تدّبر الهی ، چرا که در این موضوع نظرات متعدّدی وجود دارد ، عدهّ ای عید نوروز را برای تقویت عید غدیر خم که اصلاً باهم قابل قیاس نیستند ، رد می نمایند و آنرا عید زرتشتیان می نامند و عده ای هم عید نوروز را اصالت ملّی خود دانسته و قائلند ، عید نوروز باستانی را باید تقویت نمود ، چرا که آن هویت ملّی ماست ، در حالیکه هیچ یک از آندو متناقض و متنافی هم نیستند .
آنچه که ایجاد تقابل بین عید نوروز و اعیاد اسلامی می نماید ، نگاه متعصب مآبانه ما به مسائل تاریخی است ، بدون لحاظ اینکه خداوند متعال برای تشخیص راه صحیح از ناصحیح معیار قرار داده است . هر آنچه که با دین در تناقض باشد ، رد است و هر آنچه که در راستای دین باشد نه تنها اشکالی ندارد ، بلکه مورد تایید می باشد ، لذا اسلام با ظهور خود در آن عصر ، تمام آداب و سنن مردم را در آن زمان نقض و حرام نشمرد ، بلکه بعضی را مهر تایید زده و بعضی را رد نمود . جشن نوروز ایرانیان هم از این قضیه مستثنی نمی باشد . باید بپذیریم با توجه به مطالب ارایه شده ، در مورد آداب و سنن ایرانیان در آن دوران با فاصله زمانی زیاد با ظهور اسلام اشکالاتی مانند شب چهارشنبه سوری و غیره وجود داشته ، که باید رفع می گردیده است ، چرا که این مسئله ، یک اصل عقلانی است و لازمه تکامل بشریت می باشد . اصلاً علت آمدن انبیاء و امامان معصوم (ع) برای همین موضوع بوده است ، که بشریت را از تفکرات جاهلانه و انحرافی نجات دهند و راه درست زندگی کردن را به ایشان آموزش دهند .
نوروز، عید باستانی ایرانیان قدیم
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده ، از دوران باستان است. جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود ، در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی در آنجا به کار برده میشود .
نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی بهکار میرود:
۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
2) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد میکردند.
تاریخچه نوروز
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متن های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملکشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند.
طبق این قاعده، میبایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد. نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است: نوروز یکی از بزرگترین جشن های ایرانیان است که از دیرباز در ایران برگزار میشده و آیین هایی خاص خود را داشته است. در مورد خاستگاه نوروز نظرات مختلفی وجود دارد گروهی آن را به روزگار جمشید جم پادشاه کیانی و گروهی به دوره های پیش از این منسوب می دانند. این جشن از دیر باز تا کنون مراسم و آیین هایی داشته که برخی از آنها مانند خانه تکانی، سفره هفت سین، چهارشنبه سوری و زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال هنوز نیز در بین ایرانیان برگزار می شود.
البته این جشن ها در گذشته به شکل های دیگری برگزار میشد. آنچه امروز ما از جشن های ایرانی می بینیم ، صورت تغییر یافته بر اساس شرایط روز آن است چون هیچ پدیده فرهنگی یکنواخت باقی نمی ماند و البته نباید فراموش کرد فرهنگ ثابت فرهنگ مرده است. بیشتر پدیده های فرهنگی به مرور زمان تغییر می کنند و تلاش همگان باید تغییر در جهت مثبت باشد.
آیینها نوروز ی در عید باستان قدیم
1- خان تکانی 2- آتش افروزی 3- سفرههای نوروزی 4 - غذاهای نوروزی
5 - دید و بازدید 6 - مسابقات ورزشی 7- طبیعتگردی 8 - هدایای باستانی
آیا نوروز ریشه دینی دارد ؟
برای پاسخ به این سئوال به روایات مربوط به نوروز اشاره می نمایم ، تا بهتر بتوان جواب گرفت .
در زمان حضرت رسول اکرم (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود ، برای پیغمبر (ص) هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود ، که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.
در کتاب شریف بحارالانوار مرحوم مجلسی رحمه الله روایاتی از معلی بن خنیس در فضیلت و برتری «نوروز» نسبت به سایر ایام نقل گردیده است. در یکی از این روایات، معلی بن خنیس نقل کرده است که روز نوروز بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، امام علیه السلام خطاب به من فرمود: « آیا این روز را می شناسی؟ عرض کردم، قربانت شوم، این روزی است که ایرانی ها آن را بزرگ و نیکو می شمارند و به همدیگر هدیه می دهند. پس امام فرمودند: علت این امر را که بسی دیرینه است برایت تشریح خواهم کرد. عرض کردم اگر این موضوع را از ناحیه شما فراگیرم ، بهتر از آن است که گذشتگانم زنده شوند و دشمنانم نابود گردند!
پس فرمودند: ای معلی! همانا نوروز روزی است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهای ناگهانی وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزی ایجاد شد ... نوروز روزی است که علی علیه السلام در نهروان خوارج را هلاک کرد ، گل های زمین در آن روز خلق شد; در چنین روزی بود که کشتی حضرت نوح علیه السلام بر کوه جودی نشست; همان روزی است که جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد; همان روزی است که ابراهیم علیه السلام بت ها را شکست; در همین روز حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را بر دوش خود حمل کرد تا بت های قریش را سرنگون کند... در چنین روزی حضرت مهدی علیه السلام ظهور می فرماید و ما انتظار فرج آن حضرت را در چنین روزی داریم; برای این که نوروز از ما و شیعیان ماست. نوروز برای مسافرت خوب و برای زراعت و طلب حوایج بسیار نیکوست، عقد نکاح و ازدواج در چنین روزی بسیار شایسته است.
علامه مجلسی در کتاب « زاد العماد » از قول معلی ابن حنیس نقل کرده که امام صادق (ع) در فضیلت نوروز به حق خانه کعبه سوگند یاد کرده و نوروز را تفسیر و اهمیت آن را چنین بیان داشته اند:
« در نوروز حق تعالی در روز الست از ارواح بندگان پیمان گرفته است که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند. این روز اولین روز طلوع آفتاب، اولین روز وزیدن بادها و رویش گیاهان میباشد.»
علامه مجلسی در "السماء والعالم" از امام صادق علیه السلام حدیثی را بدین مضمون نقل می کند: "در آغاز فروردین، آدم آفریده شد و آن روز فرخنده ای است برای طلب حاجت ها و برآورده شدن آرزوها و دیدار پادشاهان و کسب دانش و زناشویی و مسافرت و داد و ستد. در آن روز خجسته بیماران بهبودی می یابند و نوزادان به آسانی زاده می شوند و روزی ها فراوان می گردد."
مجلسی همچنین حدیث دیگری را درباره نوروز نقل می کند که منتسب به امام کاظم علیه السلام است و آن این که "این روز بسیار کهن است. در نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت تا او را پرستش کنند و برای او شریک قائل نشوند و به آیین فرستادگان شان درآیند و دستورشان را بپذیرند و آن را اجرا نمایند و آن نخستین روزی است که آفتاب بدمید و بادهای بار دهنده بوزید و گل های روی زمین پدید آمد و هم جبرئیل بر پیامبر نازل شد و نیز روزی است که ابراهیم بت ها را شکست و هم پیامبر علی را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از خانه کعبه بینداخت.
در برابر این روایات، روایتی دیگر منسوب به حضرت امام موسی بن جعفر«علیه السلام» است که در پاسخ درخواست منصور(عبّاسی) مبنی بر اینکه آن حضرت هنگام عید نوروز در جایی بنشیند و به دیگران تبریک و تهنیّت گوید، می فرماید: «در اخبار جَدّم[رسول اللَّهصلی الله علیه وآله] خبری از این روز[نوروز] نیافتم.»
مرحوم مجلسی پس از ذکر این روایت، می گوید: «ممکن است بتوانیم این خبر را حمل بر تقیّه کنیم.»
در مجموع بعد از کند و کاو همه جانبه مى توان چنین نتیجه گرفت که:
1ـ روایات در تأیید و ستایش نوروز بیشتر از روایت یا روایات سرزنش گونه است.
2ـ سیره علماى بزرگ و مراجع تقلید در شأن نوروز بیانگر آن است که نوروز ، از روزهاى برجسته و مبارک است .
ابن فهد حلى از فقهاى بزرگ شیعه مى فرماید: «یوم النیروز یوم جلیل القدر». روز نوروز یک روز با عظمتى است.
اما اطلاق ((عید)) براى چنین روزى از دیدگاه اسلام پذیرفتنى نیست ، چرا که در اسلام به طور رسمى چهار روز عید است: عید فطر; عید قربان; عید غدیر و روز جمعه.
حضرت امام خمینى (قدس سره) با این که در نوروز جلوس داشتند, و تبریک مى گفتند و تبریک دیگران را مى پذیرفتند, و در پیام تلویزیونى خود, دعاى معروف ((یا مقلب القلوب والابصار...)) را مى خواندند, ولى از به کار بردن واژه ((عید)) براى نوروز امتناع مى ورزیدند.))
دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد نوروز
در تعالیم اسلام نکتهاى وجود دارد ، که خوب است برادران و خواهران به آن توجّه کنند. اسلام با سنّتهایى که از قبل از اسلام باقى مانده است، دو نوع رفتار مىکند. اوّلاً بعضى سنّتهاى غلط را بهکلّى از بین مىبرد و نابود مىکند؛ چون سنّتهاى درستى نیست. مثل اینکه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمىداشتند، یا بیشترِ ملتهاى غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت مىکردند! اسلام این سنّت را بهکلّى از بین برد؛ چون بهکلّى غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضى از سنّتها را از بین نبرده است . کالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیارى از اعمال و مراسم حج. این طوافى را که ملاحظه مىکنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتواى طواف، محتواى شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتواى شرک آلود، خالى و از محتواى توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایى و پندارى بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنى حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیارى از مواقع، با سنّتها این کار را مىکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواى آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنى در خدمت حکومتهاى استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانى»، «نوروز باستانى» مىگویند! «نوروز»اش خوب است، ولى «باستانى»اش بد است! «باستانى» یعنى اینکه همهى این جشنهاى دورهى سال - مثل جشن «نوروز»، یا جشن «مهرگان»، یا جشنهاى دیگرى نظیر «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهاى گوناگونى که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومتهاى استبدادى و سلطنتهاى پوسیدهى دوران جاهلیت ایران بود! محتواى نوروز، محتواى مردمى و خدایى نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفى و انسانى و مردمى در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتواى آن را عوض کردند. این محتواى امروز نوروز ایرانى، غیر از محتواى باستانى است.
نوروز براى ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که مىشود، مردم دعا مىخوانند، «یا محوّل الحول والاحوال» مىگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع مىکنند، توجّه خود را به خدا زیاد مىکنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانهاى براى دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و محبّ به یکدیگر قرار مىدهند. این همان برادرى و عطوفت اسلامى و همان صلهى رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهاى براى زیارت اعتاب مقدّسه قرار مىدهند؛ به مشهد مسافرت مىکنند - که همیشه یکى از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است – این بسیار خوب است.
پس مىبینید که نوروز را نگه داشتند، محتواى آن را که غلط بود، به محتواى صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقهى ایرانى مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانى که با اسلام سر و کار دارند، تأیید مىکنیم. عید نوروز، چیز خوبى است. وسیلهاى است که با آن دلها شاد مىشود، انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار مىکنند، صلهى رحم و صلهى احباب مىکنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنى ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
آداب اسلامی نــوروز
در کتاب مفاتیحالجنان که طی دهههای گذشته یکی از بزرگترین کتابهای مورد رجوع عموم برای انجام مستحبات مذهبی بوده ، به نماز عید نوروز اشاره شده ، که نمازی است توأم با قرائت سوره حمد و سورههای قدر، کافرون، توحید، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است که ضمن آداب و اعمال روز جمعه و روز عید غدیر خم وارد شده است.
مفاتیح الجنان همچنین روایتی از معلیبنخنیس را درباره نوروز ذکر کرده است که اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد. بیآنکه اشارهای به فضیلت این روز کرده باشد. ولی بحارالانوار مجلسی روایات معلیبنخنیس را به تفصیل آورده است.
و اما روایت خنیس به نقل از امام صادق علیهالسلام در مفاتیح الجنان:
فرمود: چون نوروز شود ، غسل کن و پاکیزهترین جامههای خود را بپوش و به بهترین بویهای خوش خود را معطر گردان پس چون از نمازهای پیشین و پسین و نافلههای آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه اناانزلنا و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایهاالکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان.
همان طور که مشاهده میشود این روز نیز چون اعیاد اسلامی با غسل کردن، پوشیدن جامه نو و معطر گردیدن به بویهای خوش و روزه داشتن آغاز میشود، ضمن آنکه نمازی مشابه نمازهای سایر اعیاد اسلامی دارد.
نماز عید نوروز
نماز عید نوروز مشتمل است بر قرائت سوره حمد و سورههای قدر، کافرون، توحید، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است که ضمن آداب و اعمال روز جمعه و همین طور اعمال روز عید غدیر خم وارد شده است.
از آنجا که قرائت سوره قدر در نماز عید نوروز توصیه شده است میتوان دریافت که عید نوروز نیز چون دیگر اعیاد اسلامی با نزول برکات و آیات الهی همراه بوده است. تاکید بر قرائت سورههای کافرون، توحید، معوذتین نیز میتواند اشاره به درخواست دفع انواع شرور و بدیها داشته باشد.
دعای عید نوروز
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاْوْصِیآءِ الْمَرْضِیِّینَ وَعَلی جَمِیعِ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ وَبارِکْ عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ وَصَلِّ عَلی اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ اَللّهُمَّ بارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَبارِکْ لَنا فی یَوْمِنا هذَا الَّذی فَضَّلْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ اَللّهُمَّ بارِکْ لی فیما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتّی لا اَشْکُرَ اَحَداً غَیْرَکَ وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقِی یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ اَللّهُمَّ ما غابَ عَنّی فَلا یَغیبَنَّ عَنّی عَوْنُکَ وَحِفْظُکَ وَما فَقَدْتُ مِنْ شَیْءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتّی لا اَتَکَلَّفَ ما لا اَحْتاجُ اِلَیْهِ یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ»
« خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن اوصیاء پسندیده ، و بر همه پیمبران و رسولانت به بهترین درودها و برکت ده. بر ایشان به بهترین برکتهایت و درود فرست بر ارواح و اجسادشان خدایا، برکت ده بر محمد و آل محمد و برکت ده به ما در این روز که آن را برتری داده و گرامیش کرده و شرافتش دادی و مقامش را بزرگ کردی خدایا برکت ده به من در آنچه به من تفضل کرده ای، بدانسان که هیچکس را جز تو سپاس نگذارم و روزیم را وسیع گردان ای صاحب جلالت و بزرگواری خدایا هر چه از من پنهان شده مبادا کمک و نگهداری تو از من پنهان شود و هر چه را گم کرده ام مبادا یاری خویش را بر آن از من گم کنی تا خود را به زحمت نیندازم درباره آنچه را بدان نیازمند نیستم ای صاحب جلالت و بزرگواری »
چون چنین کنی گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود و بسیار بگو یا ذَا الْجَلالِ والاِْکْرامِ.
دعای مخصوص عید نوروز با درود و صلوات بر رسول اکرم صلیالله علیهوآله و آل او و اوصیا ء و همه انبیاء و رسولان آغاز میشود، آنگاه با فرستادن درود بر ارواح و اجساد ایشان ادامه مییابد.
در فراز پایانی دعای مخصوص عید نوروز : ( اللهم .... ما فقدت من شی فلا تفقدنی عونک علیه حتی لا اتکلف مالا احتاج الیه یا ذالجلال و الاکرام ) از آن جهت که در آن سخن از گم شدن و گمشدهها به میان میآید بیش از اندازه قابل توجه است زیرا، چنانکه نقل شده است عید نوروز همان روزی است که حضرت سلیمان علیهالسلام انگشتری خویش را پس از مدتی پیدا کرده است.
خرافات و گناهان نوروز
نوروز در جامعه ما از قدیم داراى دو جنبه بوده است:
1- جنبه مثبت 2- جنبه منفى
از دیرباز در مورد نوروز , دو گونه عمل مى شده است : بعضى بیشتر به سراغ جنبه هاى منفى , مراسمات خرافى و بى اساس، اسراف ، سرمستى و شهوت پرستى نوروز رفته اند ، لذا در این رهگذر بیشترین فسادها و گناهان در این ایّام رخ مى دهد و... قطعا نوروز از این زاویه ، نه تنها مبارک نخواهد بود ، بلکه نامبارک ، پلید ، مایه فساد و منکرات است و از این رو, مورد سرزنش است و از نگاه هر خردمند, نامحمود است و روایات و گفتار علمایى که آن را از امور دوران جاهلیت دانسته اند ، در مورد این گونه امور منفى است. ولى روایاتى که بیان گر ستایش نوروز است ، بر همین اساس مورد نیکوداشت علماى بزرگ و مراجع تقلید مى باشد, به دلیل توجه به مراسم مثبت و جنبه هاى مفیدى است که در نوروز انجام مى گیرد; مانند نظافت, پوشیدن لباس نو ، همگامى با تحولات طبیعت و ایجاد دیگرگونى در خود و فراگیرى درس خداشناسى و معادشناسى از رویش سبزه در بهار ، که به راستى زمین و زمان و درختان و هوا و فضا با طراوت و نشاط بهارى گویى همه جشن گرفته اند و هر کدام به زبانى از ستودگى و نشاط نوروز و آغاز بهار سخن گفته و مبارک باد مى گویند.
بنابراین ، نوروز همگام با نسیم بهارى و شکوفه هاى درختان و زنده شدن زمین و جوانه زدن گیاهان و در کنار آن صله رحم ، دید و بازدید ، خانه تکانى ، بهداشت و نظافت و آشتى افرادى که مدت ها با هم قهر بوده اند و... داراى جهات مثبتى است ، که هر خردمندى آن را مى پسندد. ولی با یکسری خرافات و گناه هم توأم می باشد ، که باید این زشتی ها را از این سنت حسنه پاک نمود .
و امّا این خرافات چیست ؟
1 - هنگام سال تحویل دعا خوب است ولی باید ما ایرانیان بدانیم که ، سرنوشت ما انسانها در شبهای قدر رقم خورده است ، پس بعضی از اوهام و خرافات را باید کنار گذاشت از جمله آنها این مسئله است که چه شخصی بعنوان اولین نفر وارد منزل ما می شود و یا اینکه وقت سال تحویل در هرحالی انسان باشد تا آخر سال در آن حال می ماند مثلاً اگر فرد خواب باشد تا آخر سال در خواب است و یا اینکه اگر فردی به منزل ما بیاید ، که قدمش نحس باشد ، تا آخر سال همش بد بختیم !
2- از دیگر خرافات ، مطرح کردن نحسی روز سیزده ، گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و سایر چیزها می باشد ، که همه از خیالات گذشتگان و جهالت ما انسانها سر چشمه می گیرد ، که باعث می شود ، تا ما انسانها از خداوند متعال دور شده و مانند بت پرستان به اشیاء متوسل شویم وگرنه نفس تفریح خوب است ولی با این نیت شرک است و مطرح کردن نحوست سیزده هم از توطئه دشمنان شیعه سر چشمه می گیرد ، تا بتوانند ، سیزده رجب را که روز ولادت حضرت علی (ع) است را نحس مطرح نمایند .
3- مراسم چهار شنبه سوری ، هرچند امروزه به یک تفریح توأ م با گناه و مردم آزاری تبدیل شده است ولی هنوز هم با خرافاتی مبنی بر آتش پرستی همراه است ، با شکل مدر نیته
و امّا گناهانی که در این روزها به اسم سال نو مرتکب می شویم :
-1 خواب ماندن هنگام نماز صبح به خاطر دید و بازدید تا نیمه های شب
2- چشم هم چشمی و شکستن دل بعضی از خانواده ها که در فقر بسر برده و بضاعت خرید لباس و غیره برای خانه و فرزندان خود ندارند.
3- پوشش و آرایش های نامناسب به اسم شیک پوشی و نشان دادن خود به فامیل و دوستان
4- اسراف در پذیرایی و غیره
اگر مراسم نوروز ، بر اساس درس خداشناسى و معادشناسى و تحول و رشد و تکامل پی ریزی شود ، اگر انسان ها از این طبیعت زیبا درس بیاموزند ، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته اند ، در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتى را روز برتر نامید و آن را جشن گرفت و انسانها خود را همگام و همگون با محتواى دعاى آغاز سال; که بیان گر تحول و نغمه توحیدى است, سازند که:
((یا مقلب القلوب و الابصار, یا مدبر اللیل و النهار, یا محول الحول والاحوال, حول حالنا الى احسن الحال; اى خداوندى که گرداننده قلب ها و چشم ها هستى, و تدبیر کننده نظم شب و روز مى باشى, اى دگرگون کننده حال و احوال, حال ما را به نیکوترین حال تبدیل ساز.)) قطعا نوروز براى آنها پر فایده خواهد بود.
آنان که طعم توحید را چشیده اند, در ایام دل انگیز و پرنشاط آغاز بهار به پیروى از امامان(ع) آیاتى از قرآن همچون آیه زیر را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت مى کنند که:
((ان فى خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لایات لاولى الالباب ))
همانا در خلقت آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز, قطعا نشانه هایى براى صاحبان اندیشه است.))
هرگاه در مراسم نوروز, انسان ها به دنبال چنین مفاهیم سازنده و لذت بخشى بروند, قطعا, چنین روزى مبارک است, ولى اگر از این ایام سوء استفاده شود و به جاى مراسم سازنده, به خرافات روى آورند, مراسمى; مانند چهارشنبه سورى, سیزده بدر, و یا فال گوش ایستادن... روشن است, که باطل گرایى, و پناه بردن به امور پوچ و بى اساس, انسان را بى محتوا خواهد کرد, و آلوده نمودن نوروز به امور واهى, از خردورزى, دور است و باید خط بطلان بر چنین مراسمى کشید.
اسلام وقتى که ظهور کرد, در دوران جاهلیت مراسمى وجود داشت, اکثر آنها برخلاف عقل, منطق و وجدان بود, خط بطلان بر همه آنها کشید, ولى مراسمى نیز وجود داشت, مانند تحریم جنگ در چهار ماه (رجب, ذىقعده, ذىحجه و محرم) این رسم را که دربرگیرنده امنیت و آرامش است, امضا نمود, رسم دخترکشى را مردود دانست, ولى سنت دیه قتل انسان را که صد شتر بود, امضا کرد.
نوروز, مبارک, ستوده و مورد توجه امامان(ع) بود, و اختصاصى به ایرانیان ندارد, بلکه براى همه مسلمانان روز جشن و روز شگفت انگیزى است, مشروط بر این که با مراسم صحیح و سازنده همراه باشد, و از هرگونه باطل اندیشى و گناه, پرهیز گردد.
در این صورت حتى مى توان آن را ((عید)) نامید ، بدان دلیل که امیرمومنان على(ع) فرمود:
((کل یوم لایعصى الله فیه فهو عید )) هر روزى که در آن روز گناه نشود ، آن روز ، روز عید است.))
منابع :
1 ) آقا محمد مقدس اصفهانى, الاوائل, ص584.
2 ) علامه مجلسى, بحار, ج59, ص 141 و ص100 و 101 و ص92
3 ) جمعى از دانشمندان و نویسندگان, دائره المعارف یا فرهنگ و هنر, ص1260.
4 ) بحار ج;11 ص342.
5 ) بحار, ج12, ص43. (ماجراى شکستن بت ها در عصر نمرود, به دست حضرت ابراهیم, درقرآن سوره انبیإ,آیه58آمده است)
6 ) علامه مجلسى, بحار, ج41, ص118.
7 ) همان, ج59, ص92.
8 ) علامه طبرسى, تفسیر مجمع البیان, تفسیر قرطبى و آلوسى, تفسیر روح البیان, ذیل آیه 243 بقره.
9 ) معلى بن خنیس از دوستان و شیفتگان امام صادق(ع) بود, مرحوم شیخ طوسى(ره) در شإن او مى نویسد: ((و کان محمودا عنده و مضى على منهاجه; معلى, در محضر امام صادق(ع) شخص ستوده اى بود, و در حالى که در صراط امام صادق(ع) بود, از دنیا رفت. )) و شیخ بهایى(ره) مى گوید: ((الحق ان معلى بن خنیس, ممدوح جدا; حق این است که معلى بن خنیس حقیقتا مورد ستایش است.)) علامه علیارى, بهجه الامال, ج7, ص48)
از گفتنى ها این که: داوود بن على, فرماندار مدینه, به فرمان عبدالله سفاح (اولین خلیفه عباسى) معلى بن خنیس را دستگیر کرد و به او گفت: ((فهرست شیعیان را به من بده.)) معلى نام آنها را فاش نساخت, و با قاطعیت گفت: اگر شیعیان, زیر قدم هایم باشند, قدمم را برنمى دارم, داوود فرمان داد گردن او را زدند, و پیکر مطهرش را به دار آویختند, هنگامى که امام صادق(ع) از شهادت او آگاه شد, فرمود: ((قطعا براى داود نفرین مى کنم.)) امام صادق(ع) مشغول نماز شد و هنوز سر از سجده بلند نکرده بود که صداى شیون بلند شد, و گفتند داود بن على از دنیا رفت... (اقتباس از: محمد بن یعقوب کلینى, اصول کافى, ج1, ص512 و 513.)
امام صادق(ع) به داوود بن على در مورد کشتن معلى اعتراض کرد و فرمود: ((قتلت رجلا من إهل الجنه; تو مردى از اهل بهشت را کشتى.)) (علامه علیارى, بهجه الامال, ج7,ص48)
10 ) شیخ طوسى, مصباح المتهجد, ج2, ص;591 محدث قمى, مفاتیح الجنان, اعمال اول ماه و عید نوروز.
11 ) رشید الدین ابن شهر آشوب طبرسى, مناقب آل ابى طالب, ج4, ص318و319.
12 ) محمد حسن رحیمیان, در سایه آفتاب, ص228 و 227.
13 ) على رضا برازش, المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار, ج26, ص19702.
14 ) آل عمران (3) آیه 190.
15 ) سید رضى, نهج البلاغه, حکمت 428.
16) نوروز تاریخچه و مرجعشناسی، مرکز مردمشناسی ایران، تهران، 1353، ص19
17) نوروز در روایات شیعه و در کتاب التاج جاحظ بصری"، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، پژوهشکده مردمشناسی، تهران، 1379، ص45
18 ) اشپولر، برتولد: تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میراحمدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1369، ج2، ص359-358
4. رضی، هاشم: گاه شماری و جشنهای ایران باستان، انتشارات بهجت، تهران، 1380، ص451
19 ) دادخواه، محمدعلی: نوروز و فلسفه هفتسین، انشارات حروفیه، تهران، 1382، ص119
20 ) مدرس زاده، مریم: عید نوروز در فرهنگ اسلامی و آیینها و اساطیر ایرانی، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، ص131
21 ) مفاتیح الجنان
22) المهذب البارع، ج 1، شرح ص 191